eshgh

بنام خدایی که برای قلب دوست و برای اثبات دوستی اشک را افرید

خیلی دلتنگم...

 

نمیدونم چم شده خیلی گریه کردم ولی هنوز اروم نشدم...

دارم حسرت میخورم

حسرت روزایی که از دست دادم...

چه ارزوها و چه نقشه هایی که واسه زندگیم نداشتم...

همش برباد رفت!

نمیدونم چه مرگم شده...یه روز فراموش میکنم و دوباره یادم میاد...

البته فراموش هم که نه تظاهر به فراموشی...

تو جام دراز کشیده بودم که بخوابم نمیدونم چرا یاد اولین باری که زدی تو گوشم افتادم...

یادته؟؟؟

یادته از ته دلم زل زدم تو چشاتو بهت گفتم ازت بدم میاد؟!

ولی نه... الان هرچی دلمو زیرورو کردم دیدم نه بدم نمیاد... ولی اینم نفهمیدم که چرا هنوز دوست دارم...

(ولی هنوزم دلیل سیلی که زدی رو نفهمیدم)

یادته بهم گفتی چون مجبوری با من موندی؟یادته به مامان بابات درمورده من چه حرفایی زدی؟ یادته اون روز که دعوامون شد گوشی برداشتی زنگیدی به مامانم گفتی دخترت...؟

یادته بخاطرت چه کارا که نکردم؟ یادته به هیچکس رازایی که بینمون بودو نگفتم؟یادته هرچی بینمون گذشتو گذاشتی کف دست بقیه؟یادته جلو داییت منو زدی؟یادته چقدر جلو مردم خوارم میکردی؟؟؟

خیلی ازین یاداوری ها واست دارم ولی...

بیخیال...میدونی چرا اینا رو میگم؟؟؟

چون من خیلی ارزو داشتم که همشونو زیر پات له کردی...

پارسال روز تولدم یادته؟

فردا هم تولدمه...پس چی شد حرفات؟

بخدا منم مثلن ادمم...

نوشته شده در پنج شنبه 31 مرداد 1392ساعت 19:10 توسط fatima|
 

 

من با تو شروع شدم...

 

با تو که هیچ چیز مشترکی با من نداشتی!

نه قدمان نه عقایدمان نه رفتارمان نه طرز فکرمان و نه خیلی چیزهای دیگرمان با هم سازگاری نداشت...!

اما من با تو دگرگون شدم!

قلبم برای دیدنت همیشه تندتر میتپید...

از علایق و عقایدت متنفر ولی شیفته ی تو بودم!

میخواهم ازین کابوس رهایی یابم...

نگو که بی تقصیری...

 

+خاک بر سر من...

++اخ که چقدر دلم ازت پره به یاد پارسال این موقع...

+++خدایا کسی رو که قسمت دیگریه سر راهمون قرار نده...

که شبهای دلتنگیش برای ما باشه و روزهای خوشیش برای دیگران...!

نوشته شده در پنج شنبه 31 مرداد 1392ساعت 19:5 توسط fatima|


نوشته شده در پنج شنبه 31 مرداد 1392ساعت 18:53 توسط fatima|

حال و روزگارم خوب نیست

چیزی مثل خوره به جانم افتاده

خون دلم را می مکد....

روحم را می خراشد....

همه اش تقصیر دلتنگی توست...تویی که آسوده هر شب سر روی  زمین می گذاری!!

با تو ام...مخاطب خاص من

باور کن هنوز هم دلتنگ تو می شوم...هنوز هم دلم قنج می زند برای دیدنت

هنوز هم به تو سر میزند دل ساده ام...

نمی دانی چه غوغایی کرده است چشمانم با خودش....

همـــــــــــ ــه دنیای من!!

با تو ام ای مخاطب خاص من

حالـــ من نمی پرسی می دانم ولی بدان

خوب نیستمـــ مخاطب خاص من....روی زمین بند نیست دلــ ساده ام...

+ آخرش این بارون و این هوا منو میکشه

+ آخرش باز کم میارم و زنگت میزنم

+ آخرش من دق میکنم و تو رو نمی بینم...

نوشته شده در پنج شنبه 31 مرداد 1392ساعت 18:46 توسط fatima|

گاه یک سنجاقک ...

به تو دل می بندد و تو هر روز سحر می نشینی لب حوض

تا بیاید از راه

از خم پیچک نیلوفرها

روی موهای سرت بنشیند

یا که از قطره آب کف دستت بخورد

گاه یک سنجاقک

، همه معنی یک زندگی است. ..

نوشته شده در پنج شنبه 31 مرداد 1392ساعت 18:0 توسط fatima|

من ی دخترم

اگه خودمو لوس نکنم

اگه باهات قهر نکنم و ناز نکنم

اگه وقتی چشات میچرخه از حسودی دیونه نشم

 

اگه از نظر دادنات خوشحال نشم

اگه به خاطر تو به خودم نرسم

 

اگه سر به سرت نذارم

اگه برات گریه نکنم

 

اگه وقتی پاستیل میبینم پیرهنتو نکشم

اگه لب و لوچه آویزون نکنم تا بغلم کنی

 

اگه بهت نگم آقامون

اگه برات مظلوم بازی درنیارم

 

اگه از سرو کولت نرم بالا

اگه برات عشوه نیام

 

اگه گوشتو نپیچونم و نگم تو فقط مال منی

اگه ناغافل دستاتو نگیرم

 

اگه وقتی کار بدی کردم با ترس بهت نگم

اگه لج بازی نکنم

 

اگه ...

اون موقع که تو دیگه دیوونم و عاشقم نمیشی!

 

تو عاشق اینی که من یه خانم کامل باشم!خانم تو!

اممما!!!

تو پسری!

اگه برام غیرتی نشی

اگه روم حساس نباشی

 

اگه ته ریش نداشته باشی

اگه باهام مهربون نباشی

 

اگه بهم اخمای کوچولو نکنی

اگه وقتی شالم رفت عقب نگی اونو بکش جلو

 

اگه دستمو محکم نگیری

اگه نگی هرکاری کردی راست بگو تا ببخشمت

 

اگه سر به سرم نذاری

اگه قربون صدقم نری

 

اگه نگرانم نشی

اگه بهم نگی عروسک من

 

اگه نگی من مهمم که میگم خوبی

اگه...

 

اونوقت منم دیوونه و عاشق تو نمیشم تا اونکارارو برات نمیکنم!

من تورو مرد میخوام!مرد تو!

پس بیا و مرد باش!

 

ابرو برندار!دماغت عمل نکن!

لوس حرف نزن!

 

من و تو همون آدم و حواییم!بیا جاهامونو عوض نکنیم!

من لطافت نگه میدارم تو صلابت

 

تو نگاهتو نگه دار منم نجابتمو

بیا سعی کنیم بهترین هم باشیم!

 

من بهترین دختر واسه تو!

تو بهترین پسر واسه من!

 

میدونم شاید نشه حداقل سعی که میشه کرد!

قبول؟؟


نوشته شده در پنج شنبه 31 مرداد 1392ساعت 17:58 توسط fatima|

مخاطب خاص من...!!!



هرچه دلم را خالی می کنم باز هم پر می شود از تو ،

چه برکتی دارد دوست داشتنت...

نوشته شده در پنج شنبه 31 مرداد 1392ساعت 17:51 توسط fatima|

آخرين مطالب
» <-PostTitle->
Design By : MohammadDesign.IR